عشق من طاها

دو سالگی حافظ و از شیر گرفتن

سلام سلام مامانی اومد .پسرای گلم.نفسای من .امید های زندگیم. حافظ پسر قشنگم وقتی طاها رو از شیر گرفتم یک ماه از دو سال کم داشت ولی تو دوسال و یک ماه شیر خوردی .با تجربه ای که از طاها داشتم و خیلی سخت شده بود برامون عجله نداشتم برای تو .و خودم از اون روز فرار میکردم و هی امروز و فردا میکردم .25 آذر 1400 حافظ جانم خیلی خیلی برام سخت شد.مامان واقعا اذیت شدم و طاقت گریه های تو رو نداشتم میدونم برای تو هم خیلی سخت بود و هزار بار ازت معذرت خواستم و چاره ای دیگه نداشتم .البته خدا رو شکر میکنم این مسیر طبیعی هر بچه ای هست.و خدای بزرگ و مهربون خیلی کمک میکنه. شبایی که گریه میکردی و منو میزدی رو هیچ وقت فراموش نمیکنم .یا حرفایی که ه...
12 دی 1400
1